اشعار آیینی خیمه...

+ حرم یعنی نگاه آبی دریا و طوفانش

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 24 فروردین 1396

+ حرم یعنی نگاه آبی دریا و طوفانش

متن شعر

حرم یعنی نگاه آبی دریا و طوفانش
حرم یعنی تلاطم‌های امواج خروشانش
.
حرم یعنی دعا، یعنی توسل‌های در ندبه
حرم یعنی اجابت، زیر گنبد، بین ایوانش
.
حرم یعنی همان آب گوارا، ظهر تابستان
حرم یعنی همان خورشید دنیا، در زمستانش
.
حرم بید است، مجنون است، هرکس عاشقش باشد
میان بادها یک دم نمی خواهد پریشانش
.
حرم رود است، مشهود است، هرکس شاهدش باشد
شهادت می دهد راکد نخواهد ماند جریانش
.
و مادر گریه گریه، از حرم گفت و پسر فهمید
چه آشوبی‌ست در دلواپسی های فراوانش
.
پسر شوق پریدن را میان بال و پر حس کرد
پسر می رفت و مادر باز هم می شد غزل خوانش
.
حرم یعنی نگاه آبی دریا و طوفانش
تویی طوفان آن دریا، تویی موج خروشانش
.
اگر باران سنگ از آسمان بارید، چترش باش
که حتی نشکند در سنگ‌باران بغض گلدانش
.
پسر می‌رفت و مادر با طنین آیت الکرسی
سپرد او را به آغوش رسول‌الله و قرآنش
.
قد و بالای او را دید چندین بار با حسرت
فقط می‌گفت زیر لب: به قربانش، به قربانش
.
پسر رفت و فضای خانه را عطر حرم  پر کرد
و مادر ماند و عکسی در میان دست لرزانش
.
خبر آمد ولی مادر از احوال حرم پرسید
نپرسید از پسر هرگز میان بغض پنهانش
.
پسر برگشت و مادر از حرم می‌خواند و می‌دانست
نشسته عمه‌ی سادات در شام غریبانش

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *