اشعار آیینی خیمه...

حسین جان به یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 5 تیر 1399

حسین جان به یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم

متن شعر

حسین جان به یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم

***

حسین جان به یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم

کنار تن بی سرت کاسه ی آب گذاشتم ؛ واویلا

.

حسین جان تو بودی و گودال و ریگ و تنت زیر نیزه

خداحافظی کردی با زینبت زیر نیزه ؛ واویلا

.

صدا می زدم مادرت رو یا مظلوم

نشون می دادم حنجرت رو یا مظلوم

.

صدا می زدم مادرت رو یا مظلوم

به دامن بگیره سرت رو یا مظلوم

.

حسین جان حسین جان

حسین جان حسین جان

.

به صحرا سپردم که با خاک بپوشونه داداش تنت رو

بمیرم که بردن جلو چشم من پیرهنت رو ؛ واویلا

.

تا حالا از این خونواده زنی رو نبردن اسارت

الهی می مردم نمی دیدم اونقدر جسارت ؛ واویلا

.

به آتیش کشیدن حرم رو یا مظلوم

نبودی شکستن سرم رو یا مظلوم

.

ندیدی چشای ترم رو با غیرت

شلوغی دور و برم رو یا مظلوم

.

حسین جان حسین جان

حسین جان حسین جان

.

بمیرم گلوی بریده ت همیشه به یادم می مونه

روی چادر سوخته ی من هنوز رد خونه ؛ واویلا

.

بمیرم که تو نیزه خوردی و اون نیزه معلومه داغ بود

خدا میدونه واسم اون بدترین اتفاق بود ؛ واویلا

.

سر تو که رو نیزه ها رفت یا مظلوم

همه ش چادرم زیر پا رفت یا مظلوم

.

جلو چشم نامحرما من افتادم

پناه غریبی م کجا رفت یا مظلوم

.

صدا می زدم مادرت رو یا مظلوم

به دامن بگیره سرت رو یا مظلوم

.

حسین جان حسین جان

حسین جان حسین جان

***

به لحظه ی بریدن سرت آه می کشم

برای پاره های پیکرت آه می کشم

.

به اشک و ناله ی خواهرت آه می کشم

برای ضجه های مادرت آه می کشم

.

از گودال صدا میاد ؛ شمر داره کجا میاد

خولی داره واسه چی سمت قتلگاه میاد

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *