اشعار آیینی خیمه...
حسین و یارانش

حسین و یارانش

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 26 مهر 1402

حسین و یارانش

متن شعر

حسین و یارانش

رسیده اند به صحرا طلایه دارانش

.
بهشت خواهد شد

به زیر پای رباب عاقبت بیابانش

.
حسین آمده با

اویس و مالک و عمار و حجر و سلمانش

.
ببین چه سقایی

که آب هم بکند جان خود به قربانش
.
زن است و مردترین

کسی که حضرت عباس بوده دربانش

.
دو هدیه آورده

که افتخار کند عاقبت به طفلانش
.
رباب با خنده

نشانده اصغر سیراب را به دامانش

.
موذن این دشت

به صوت خویش اذان را نموده از آنش
.
به رسم هدیه حسن

دو ظرف پر عسل آورده نزد جانانش.
زمان جلو می رفت

به روی دوش زمین کاروان جلو می رفت
.
شبیه جنگ جمل

دوباره یک حسن نوجوان جلو می رفت
به سمت اکبر خویش

دریغ جان جهان نیمه جان جلو می رفت
.
سه شعبه با شدت

به قصد زیر گلو از کمان جلو می رفت
زمان عقب می ماند

در زمان که به سویش سنان جلو می رفت
.
عمیق بود چنان

که نیزه تا وسط استخوان جلو می رفت

.
برای خاتم نه

برای غارت او ساربان جلو می رفت
.
رقیه دید خودش

برای بوسه به لب خیزران جلو می رفت
.
.
.

آثار دیگر

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *