اشعار آیینی خیمه...

خواب دیدم تو حرمت مقبل با محتشمت

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 1 بهمن 1399

خواب دیدم تو حرمت مقبل با محتشمت

متن شعر

خواب دیدم تو حرمت مقبل با محتشمت

می خونن شعر غمت ؛ یا ایهالرسول

.

این بی سر حسین توست زخمی تن حسین توست

بی لشکر حسین توست ؛ یا ایهالرسول

.

ای کشته ی گرسنه و تشنه  ؛ ابی عبدالله

حلقومتو سپردی به دشنه ؛ ابی عبدالله

.

هر دفعه که صدا زدی مادر ؛ ابی عبدالله

خنده ت زدن سیاهی لشکر ؛ ابی عبدالله

.

سید مظلوم حسین جانم

.

خواب دیدم تو حرمت مقبل با محتشمت

می خونن شعر غمت باز این چه شورش است

.

می گفتن از لب تو از گودال مرکب تو

برگشت و زینب تو تنها شد و شکست

.

تنها شدی و جنگیدی تنها ؛ ابی عبدالله

کشتن تو رو مقابل زن ها ؛ ابی عبدالله

.

لب می گزیدی و شدی مأیوس ؛ ابی عبدالله

کشتن تو رو با غصه ناموس ؛ ابی عبدالله

.

سید مظلوم حسین جانم

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *