دلم همين كه مرا سوی موی يار كشيد
دلم همين كه مرا سوی موی يار كشيد
سر ِمرا سرِ عاشق شدن به دار كشيد
.
خودم نيامده ام محضرش ، خودش آورد
مرا به پيش خودش جذبه ی نگار كشيد
.
منی كه آه نگفتم برای هيچ کسی
همين كه نام تو آمد دلم هوار كشيد
.
حلال كن كه اسير نگاه تو نشدم
گُنَه برای دلم نقشه ی فرار كشيد
.
درون آتش دوزخ نسوزد آن نوكر
كه روی سينه ز داغ تو يادگار كشيد
.
درود بر پدرم كز همان طُفوليَتَم
برای روضه ات از من هميشه كار كشيد
.
برای آن كه منم عاقبت بخير شوم
مرا به دست تو داد و خودش كنار كشيد
.
فراق كرب و بلايت خودش مرا کشته
به روی كشته نبايد كه ذوالفقار كشيد
.
خدا كند كه منم اربعين حرم باشم
چقَدر برای حرم بايد انتظار كشيد ؟!
.
.
.
رضا قربانی
.
نظرات