دم دروازه ی ساعات خدا رحم كند
***
دم دروازه ی ساعات خدا رحم كند
به دلِ عمه ی سادات خدا رحم كند
.
محملم پرده ندارد مددی يا ستّار
.
چشم من تار شده ، يا تو به هم ريخته ای
گريه دار است ملاقات خدا رحم كند
.
كو علمدار حرم ؟ آبرويم در خطر است
وسط اين همه الوات خدا رحم كند
.
سَرِ بازار به انگشتْ نشانم دادند
رد شدم با چه مكافات خدا رحم كند
.
به همان خنجر كُنْدی كه تو را زَجْرَت داد
می كند شِمْر مُباهات خدا رحم كند
.
سرت از نيزه زمين خورد دلم ريخت حسين
زير پا رفتی ؟ به لب هات خدا رحم كند
.
نيزه نيزه شده از بس گلوی پاره ی تو
گُم شدی بين جراحات خدا رحم كند
.
به حرم چون لبِ تو چوبِ حراجی زده اند
تا نميرم ز بليّات خدا رحم كند
.
چشم يك شهر به دنبال كنيز است حسين
تا كنم حفظ امانات خدا رحم كند
.
چانه می زد سَرِ گهواره يكی پيش رباب
بهر تسكين مصيبات خدا رحم كند
.
.
قاسم نعمتی
.
نظرات