دنیای با حضور تو زیباست واقعا
قطره کنار چشم تو دریاست واقعا
.
شاعر به عشق روی شما خط خطی کند
اینجا قلم به شوق تو برپاست واقعا
.
در بین واژه های سرودم نزول کن
دفتر بدون نام تو تنهاست واقعا
.
ای نازنین به یمن قدوم مبارکت
امشب قشنگ ترین شب یلداست واقعا
.
تو آمدی ملائکه انگشت بر دهان
آری جمال ناز تو زیباست واقعا
.
تو آمدی حقیقت افسانه ها شوی
مجنون چشم های تو لیلاست واقعا
.
تو آمدی که عزت و شوکت بیاوری
آری گدای کوی تو آقاست واقعا
.
خوش آمدی جان جهان و جهان جان
خوش آمدی حضرت آقای مهربان
.
شور میان هر غزل شاعرانه تو
زیباترین تغزل در هر ترانه تو
.
هستی بدون مهر و محبت که مرده است
عشق بدون چون و چرای زمانه تو
.
اغراق نیست از همه عالم سرآمدی
یکتا شبیه ذات احد جاودانه تو
.
شایسته ی مقام شریف ولایتی
ای جانشین خوب خدای یگانه تو
.
مملو از خدا شده است ، شک نمی کنم
– قائم مقام حضرت حق – کاویانِ تو
.
دیوانه ی مرام شما تا همیشه من
ارباب بامروت من در زمانه تو
.
بر مهر و ماه و شمس و فلک طعنه می زنی
آقای عالمی و ابالمهدی منی
.
من خاکسار کوی تو ، عبد خدایی ام
بچه محله ی توأم و سامرایی ام
.
من با نگاه مادرتان محضر شما
مشغول کار و کسب شریف گدایی ام
.
تو انتهای جاده ی جود و کرامتی
من سائل نگاه توام ابتدایی ام
.
وقتی تو دومین حسن خانواده ای
آری منم به نام نامی تو مجتبایی ام
.
فرقی نمی کند به خدا نور واحدید
شش گوشه ی تو بوسه زدم کربلایی ام
.
گوشه نشین هرشب بزم غمت منم
لطمه زن مصیبت هر عمه ات منم
.
آقا شما بگو غم غربت چگونه است
زندانی و اسیر و اسارت چگونه است
.
آقا بگو که در غل و زنجیر اهل زور
همراه سوز و درد و حرارت چگونه است
.
آقا شما بگو بد و بیراه و افترا
آقا شما بگو که جسارت چگونه است
.
یک تکه نان خشک و کمی هم کپک زده
آقا بگو که طعم حقارت چگونه است
.
آقا بگو که شیوه ی مردانگی نبود
آقا بگو نهایت غارت چگونه است
.
با گوشواره و دو سه معجر نمی شود
آقا بگو اساس تجارت چگونه است
.
آقا بگو که دشت بلا دشت فتنه شد
حتی سر سه ساله ی زینب برهنه شد
.
.
.
علیرضا خاکساری
.
نظرات