اشعار آیینی خیمه...

^ دوباره سینه ها ناخواسته دریایی از غم شد

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 31 مرداد 1399

^ دوباره سینه ها ناخواسته دریایی از غم شد

متن شعر

دوباره سینه ها ناخواسته دریایی از غم شد
ألا یا اهل عالم ! فصل ماتم شد … محرم شد

***

دوباره سینه ها ناخواسته دریایی از غم شد
ألا یا اهل عالم ! فصل ماتم شد … محرم شد
.
زمین نوحوا علی العطشان ، زمان حی علی الروضه
لباس خونی ارباب روی عرش پرچم شد
.
دوباره روی دامان پیمبر فاطمه غش کرد
نوای ” وا حسینا ” یش نوای کل عالم شد
.
خدا و انبیا و اولیا دارند می گریند
چه آشوبی میان خلق از این داغ معظم شد
.
حلالش باد شیر مادرش هر کس در این شب ها
بساط روضه بر اهل و عیال او مقدم شد
.
خدا را شکر اجازه داده تا گریه کنش باشیم
خدا را شکر سود نوکری ما همین غم شد
.
مرا روضه کشانده مطمئنا دوستم دارد
مرامش این دهه بر هر گنهکاری مسلم شد
.
طبیب ما حسین است و برای دردهای ما
همین با هم نشستن های بین روضه مرهم شد
.
همه ابن شبیب روضه ی شاه خراسانیم
بساط گریه با سوز روایاتش فراهم شد
.
منظم هِی صدا می کرد : زینب جان نیا … برگرد
سنان با نیزه کاری کرد صوتش نامنظم شد
.
میان بوسه گاه مصطفی ، در سینه ی ارباب
لعینی نیزه را خم کرد و قدّ خواهرش خم شد

.

.

علی سپهری

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *