اشعار آیینی خیمه...

رفتی ای مسافر بی من

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 17 آذر 1399

رفتی ای مسافر بی من

متن شعر

رفتی ای مسافر بی من

***

رفتی ای مسافر بی من
من کجا ها رفتم بی تو
.
رفتی با اباالفضل و من
با یتیما رفتم بی تو
.
تنت روی خاکا جا موند و
سرت روی نی همراهم بود

.
صدای علی تو فریادم
صدا مادرم آهم بود
.
چهل روزه چهل ماهه چهل ساله
دل زینب کنار تو تو گوداله
.
لحظه لحظه بی تو
درد عالمو تحمل کردم

.
هر جایی که در موندم
به مادرم توسل کردم

.

غمی که من از اینجا بردم
تو شام بلا سنگین تر شد

.
رقیه یه شب تو ویرونه

جلو چشمای من پرپر شد

.

من و گریه من و زاری من و ناله
دل زینب کنار تو تو گوداله

.

چهل روزه چهل ماهه چهل ساله
دل زینب کنار تو تو گوداله

.

توی کوچه ها تکرار
اون همه کبودی بودم

.
بی تو و اباالفضل بین
اون همه یهودی بودم

.

سرت رو نی و دستای من
مثل حلقه ی انگشتر شد

.
اومد از روی نی پایین اما
تو تشت طلا زخمی تر شد

.

جای زنجیر هنوز رو این پر و باله
دل زینب کنار تو تو گوداله

.

چهل روزه چهل ماهه چهل ساله

دل زینب کنار تو تو گوداله

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *