اشعار آیینی خیمه...

^ شور به پا می کند خون تو در هر مقام

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 5 مهر 1399

^ شور به پا می کند خون تو در هر مقام

متن شعر

شور به پا می کند خون تو در هر مقام

***

شور به پا می کند خون تو در هر مقام

می‌ شکفم بی صدا در خود هر صبح و شام

.

باده به دست تو کیست ؟ طفل جوان جنون

پیر غلام تو کیست ؟ عشق علیه السلام

.

در رگ عطشانتان ، شهد شهادت به جوش

می‌ شکند تیغ را خنده ی خون در نیام

.

ساقی بی دست شد خاک ز مِی مست شد

میکده آتش گرفت سوخت می و سوخت جام

.

بر سر نی می برند ماه مرا از عراق

کوفه شود شامتان ، کوفه مرامان شام

.

از خود بیرون زدم ، در طلب خون تو

بنده ی حرّ توام ، اذن بده یا امام

.

عشق به پایان رسید ، خون تو پایان نداشت

آنک پایان من در غزلی ناتمام

.

.

.

علیرضا قزوه

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *