اشعار آیینی خیمه...

^ عاشقی که به سینه غم دارد

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 28 اردیبهشت 1398

^ عاشقی که به سینه غم دارد

متن شعر

عاشقی که به سینه غم دارد

***

عاشقی که به سینه غم دارد
زیر پلکش همیشه نم دارد

.
سخن از عاقلان بگو با ما
منکر مجتبی که کم دارد

.
بارها مرتضی به زهرا گفت
چقدر این پسر کرم دارد

.
خانه آباد می شود آن که
یا حسن را به سینه دم دارد

.
او خودش خواسته چنین باش
ورنه آنقدر محتشم دارد

.
لحظه ای هم تصورش زیباست
حسن فاطمه حرم دارد

.
خواب دیدم که او شبیه حسین
آنقدر بیرق و علم دارد
.
سر به داران این وطن هستیم
ما همه امت حسن هستیم
.
جز توسل چکار باید کرد ؟
از ته دل هوار باید کرد

.
ما همه عبد و ربمان یار است
سجده بر پای یار باید کرد

.
غیر از این سر نمانده سرمایه
سر نامش قمار باید کرد

.
پیش برق نگاه شیر جمل
لشگری تار و مار باید کرد

.
بین میدان که تیغ می گیرد
از کنارش فرار باید کرد

.
صلح او اول قیام حسین
به حسن افتخار باید کرد

.
وقت باران مزار او گل شد
فکر سنگ مزار باید کرد
.
حضرت محترم امام حسن
ای خدای کرم امام حسن
.
تا زمانی که مجتبایی هست
اشتیاقی بر این گدایی هست

.
خبرش در مدینه پیچیده
پادشاه گره گشایی هست

.
هر کسی رفته است می داند
در کرمخانه اش صفایی هست

.
به خدا از عطای او داریم
هر حسینیّه هر کجایی هست

.
حرف وصل است و حرف هجران نیست
بر لب ما اگر دعایی هست

.
راه او سد شده اگر امروز
عوضش راه کربلایی هست
.
دل ما را حسن عراقی کرد
ساکن گنبد و رواقی کرد
.
پدرش شیوه ی شریعت هست
مادرش هم دلیل خلقت هست

.
جلوات ” حسن ” ، ” حسین ” شود
وحدت ذات رو به کثرت هست

.
در دعاهای ما به حق حسن
شرط اصلی استجابت هست

.
گریه کن هاش حشر خندانند
از رسول خدا روایت هست

.
سفره دار و کریم و همسفره
با جذامی و با رعیت هست

.
نذر کردیم ذبح او باشیم
تا دمی هست و تا که فرصت هست

.
مجلس روضه اش شبیه بقیع
اکثرا سوت و کور و خلوت هست
.
اربعین در مسیر این جاده
زائرش را به کربلا داده
.
غصه ام را نگار من خورده
یار من چوب کار من خورده

.
در ره ” وصل ” وصله ای تازه
گیوه ی وصله دار من خورده

.
ترکه های معلم حسرت
بر تن روزگار من خورده

.
اکثرا نذر قاسمش کردم
گره ای تا به کار من خورده

.
مدعی بی خیال شو امروز
هی نگیر از هوار من خرده

.
چون که دیروز کوزه زهری را
دهن روزه یار من خورده
.
با غم کوچه سالها طی کرد
جگرش را سه مرتبه قی کرد
.

.

.
رضا قربانی – ابراهیم لآلی

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *