اشعار آیینی خیمه...

^ عشقی که به دل کاشته بودی ثمر آورد

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 15 آبان 1397

^ عشقی که به دل کاشته بودی ثمر آورد

متن شعر

عشقی که به دل کاشته بودی ثمر آورد
هم آه شب آورد هم اشک سحر آورد

.

آنقدر کریمی که گدا از سر کویت
از آنچه دلش خواسته هم بیشتر آورد

.

شرمنده اگر دیده ی پر اشک ندارم
نوکر به عزای تو همین مختصر آورد

.

غم پیش دل ریش تو ای مرد ، کم آورد
صبر تو دگر حوصله ی صبر سر آورد

.

گیسوی سپیدت خبر از داغ جگر داد
غم هرچه که آورد به روی جگر آورد

.

سر بسته بگو پاسخ این پرسش ما را
تا خانه چرا مادر خود را پسر آورد ؟

.

دستی به روی جام غرورت ترک انداخت
آن دست که پشت در خانه شرر آورد

.

سم تا جگرت دید ، خجالت زده تا تشت
از کوچه و آن صورت نیلی خبر آورد

.

در لحظه تشییع تو از کینه ، سپاهی
با تیر و کمان پیرزنِ فتنه گر آورد

.

” یافاطمه ” می گفت حسین بن علی با
هر تیر که از سینه و پهلوت در آورد

.

.

.

مرضیه نعیم امینی

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *