اشعار آیینی خیمه...

مانند شمعی ؛ از مصائب آب می شد

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 3 بهمن 1397

مانند شمعی ؛ از مصائب آب می شد

متن شعر

مانند شمعی ؛ از مصائب آب می شد 

***

مانند شمعی ؛ از مصائب آب می شد 

زینب برای وضع او بی تاب می شد

.

 منظورم از این بیت ” صارت کالْخیال ” ست

این آخری چون گوهری نایاب می شد

.

همسایه ها کینه از او در دل گرفتند

با آن که از شادی شان شاداب می شد

.

از لکه های روی ماه آن روز گفتند :

همدرد مادر گریه ی مهتاب می شد

.

آتش به جان خانه می زد با چه رویی

شخصی که اسماً جزوی از اصحاب می شد

.

آتش به درب خانه زد ، یعنی از آن روز 

آتش میان این جماعت باب می شد

.

تا میخ بر جانش دخیل خود ببندد

دیوار محکم بود و در اسباب می شد

.

از داغ زهرا مرتضی با کارهایش 

آماده ی رفتن سوی محراب می شد

.

.

.

علی اصغر یزدی

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *