اشعار آیینی خیمه...
مدینه از توام شاکی

مدینه از توام شاکی

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 25 دی 1402

مدینه از توام شاکی

متن شعر

مدینه از توام شاکی
حالمو من بگم با کی
منو کفن کنید تو چادر خاکی
.
تو فاطمیه کوچه روزای غمگینی داشت
با گریه می گفتم آه چه دست سنگینی داشت
.
روی نیلی وای از ضرب سیلی
یارالی ننه وآی
.
غریبم من وآی
.
نفس آخرم امشب
میون بسترم امشب
به یاد سینه و میخ درم امشب
.
دیدم تو کوچه پیچید صدای تکبیر ای وای
دیدم مغیره میزد غلاف شمشیر ای وای
.
پهلو زخمی ؛ دست و بازو زخمی
یارالی ننه وآی
.
غریبم من وآی
.
همیشه غم نصیب بودم
بی یار و بی حبیب بودم
به کی بگم تو خونه م هم غریب بودم
.
می بینه خواهر تو تشت خون دلم رو امشب
یه روز می بینه تو تشت سر بریده زینب
.
وای از غم ها ؛ بزم نامحرم ها
یارالی ننه وآی
.
غریبم من وآی
.
.
.

آثار دیگر

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *