اشعار آیینی خیمه...

^ مرگ من بود دمی کز تو جدایم کردند

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 10 مهر 1398

^ مرگ من بود دمی کز تو جدایم کردند

متن شعر

مرگ من بود دمی کز تو جدایم کردند

***

مرگ من بود دمی کز تو جدایم کردند

در همان گوشه ی گودال فدایم کردند

.

دوستانم که نبودند بگریند به من

دشمنانم همگی گریه برایم کردند

.

من که خود راهنمای همه عالم بودم

سر خونین تو را راهنمایم کردند

.

هر کجا خواستم از پای درافتم دیدم

کودکان دست گشودند و دعایم کردند

.

خجلم از تو که گم گشته امانت هایت

بر سر خار دویدند و صدایم کردند

.

گریه ها داشتم از دوری روی تو ولی

خنده ها بود که بر اشک عزایم کردند

.

همرهانم که گرفتند غبار از محمل

همه در خاک فتادند و رهایم کردند

.

تا دم مرگ طرفدار تو بودم ای دوست

دشمنان یکسره تحسین به وفایم کردند

.

این اسارت همه جا عزّت من بود حسین

که پیام آور خون شهدایم کردند

.

” میثمم ” کُوس شهی بر همه عالم زده ام

سرفرازم که در این کوی گدایم کردند

.

.

.

استاد حاج غلامرضا سازگار

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *