مشرف گشت سلمان بر حضور حضرت زهرا
***
مشرف گشت سلمان بر حضور حضرت زهرا
که ای خیر النسا ، در دل ، مرا رازی است پر معنا
ندانم از چه بی تاب حسین است ؛ این دل شیدا
ولایش در دل زارم ، حسین را دوست میدارم
به سلمان فاطمه فرمود : کای سردار ایرانی
بدان دردی که تو داری ، ندارد هیچ درمانی
مرا هم این چنین رازی بود در سینه پنهانی
به عشق او گرفتارم ، حسین را دوست می دارم
.
غرض ؛ زهرا و سلمان بر حضور مرتضی رفتند
محبّان ، مشکل خود را به آن مشکل گشا گفتند
به جای چاره سازی از علی این جمله بشنفتند
منی که فخر ابرارم ، حسین را دوست می دارم
.
کلید حل این مشکل ؛ به دست مصطفی باشد
سه عاشق آمدند آنجا که طاها را سرا باشد
رسول الله فرمود : عشق من بیش از شما باشد
حسینٌ مِنّی أذکارَم ، حسین را دوست مـی دارم
.
چو حل این معما بر پیمبر نیز مشکل شد
امین وحی ؛ با این زمزمه از عرش نازل شد
که یا احمد خدا گوید : حدیث عشق کامل شد
قسم بر چرخ دوّارم ، حسین را دوست می دارم
.
.
.
استاد ولی الله کلامی زنجانی
.
نظرات