اشعار آیینی خیمه...

من بادم فقط یه بار تو زندگیم وایسادم

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 27 شهریور 1399

من بادم فقط یه بار تو زندگیم وایسادم

متن شعر

من بادم فقط یه بار تو زندگیم وایسادم

***

من بادم فقط یه بار تو زندگیم وایسادم

وقتی که بین زلف تو افتادم

موهای سوختت نمیره از یادم

.

من آه شدم بعد تو حیرون تو قتلگاه شدم

من شونه ی یه طفل بی گناه شدم ؛ من آه شدم

.

آتیشم باور نداشت این دل پر تشویشم

یه روزی آتیش تنوری میشم

سر بریده ی تو میاد پیشم

.

آتیشم باور نداشت این دل پر تشویشم

یه روزی آتیش رو دامن میشم

رقیه هی میگه نیایی پیشم

.

کبود شدم آه سه ساله تون گرفت و دود شدم

خاکستر محله ی یهود شدم ؛ کبود شدم

***

قافله سالار من کجایی ای دوای دردم

پی تو هر کجا می گردم تو رو تو قتلگاه گم کردم

.

ای بدن صد پاره رو خاک این صحرایی

چرا مقطع الاعضایی بگو کجا برم تنهایی

.

وای من از عاشورا زمین و آسمون غمگینه

یه خواهری داره می بینه یکی می شینه روی سینه

.

.

.

برچسب ها

نظرات

  1. محسن میگه

    خوب

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *