اشعار آیینی خیمه...

^ من را نگاهی کن که محتاج نگاهم

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 7 مرداد 1398

^ من را نگاهی کن که محتاج نگاهم

متن شعر

من را نگاهی کن که محتاج نگاهم

***

من را نگاهی کن که محتاج نگاهم

غیر از تو را در این جهان هرگز نخواهم

.

بیچاره ای هستم که از تو دور ماندم

آقا ببین افتاده ای در عمق چاهم

.

خوبان همه خود را کنار تو رساندند

راهم بده آقای خوبم ، روسیاهم

.

آلوده ای غرق گناه و شرمگینم

بی تو علی موسی الرضا من بی پناهم

.

من از گدایان در باب الجوادم

در انتظار لطف بی پایان شاهم

.

از زهر ، خیلی ناتوان گشتی بمیرم

تا صبح محشر از غم تو غرق آهم

.

خواهر نبود اما پسر آمد کنارت

باناله می فرمود : رفتی تکیه گاهم ؟

.

اما نبودی کربلا جد غریبت

فریاد زد خواهر برو از قتلگاهم

.

زینب صدا زد در میان دود و آتش 

بنگر برادر دشمن و این خیمه گاهم

.

.

.

 مجتبی قاسمی

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *