اشعار آیینی خیمه...

^ می زند بر سینه با چشمان تر ؛ دلواپس است

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 28 مرداد 1399

^ می زند بر سینه با چشمان تر ؛ دلواپس است

متن شعر

می زند بر سینه با چشمان تر ؛ دلواپس است

****

می زند بر سینه با چشمان تر ؛ دلواپس است

مادرت امسال خیلی بیشتر دلواپس است

.

عده ای گفتند باید روضه را تعطیل کرد

بی قرار است و چقدر از این خبر دلواپس است

.

پای کارت ایستادیم و بیا با یک نگاه

محض مادر نوکرانت را بخر … دلواپس است …

.

تا قیامت این علَم هرگز نمی افتد زمین

مادر است و گرچه حق دارد اگر دلواپس است

.

روضه می خوانَد محرّم ها پیاپی زیر لب

می روی تا کربلا ! از این سفر دلواپس است

.

پیش چشمت می دهد جان ؛ خوش قد و بالا جوان

داغ می بینی ، چه داغی شعله ور ! دلواپس است

.

با سه شعبه شیرخوارت می شود سیرابِ خون

از گلویِ او نمی ماند اثر ، دلواپس است

.

در کنار علقمه با جمله ی ” أدرک أخا “

دست می گیری پریشان بر کمر ! دلواپس است

.

دست بر پهلو خودش را می رساند قتلِگاه

میرود از پیکرت بر نیزه “سر ” ، دلواپس است !

.

.

.

مرضیه عاطفی

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *