اشعار آیینی خیمه...

می نویسیم آفتاب نرفت

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 30 اردیبهشت 1397

می نویسیم آفتاب نرفت

متن شعر

می نویسیم آفتاب نرفت

مغرب آن روز با شتاب نرفت

.

نور مهتاب شاهد است آن شب

از سر دختری حجاب نرفت

.

به غرور برادرت سوگند 

خواهرت کوفه بی نقاب نرفت

.

آب وا شد به احترام رباب

دختری تشنه سمت آب نرفت

.

حرف خلخال را زدی بشنو

سرّ مستور در کتاب نرفت

.

گر سرت گوشه ی تنور نرفت

خواهرت مجلس شراب نرفت

.

می نویسیم حرمله اصلا 

به سوی ناقه ی رباب نرفت

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *