اشعار آیینی خیمه...

میان هلهله سینه مجال آه نداشت

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 20 مرداد 1397

میان هلهله سینه مجال آه نداشت

متن شعر

میان هلهله سینه مجال آه نداشت
برای گریه شریکی نبود و چاه نداشت

.

درست مثل فدک پاره پاره شد جگرش
شبیه مادر خود حال رو به راه نداشت

.

میان حجره کسی وقت احتضار نبود
چرا که فاطمه هم طاقت نگاه نداشت

.

بگو به آب که پاکی همیشه دعوی اوست
به تشنه ای نرسیدن مگر گناه نداشت

.

سپاه حرمله در پشت در به صف بودند
حسین بود و عطش ، یک نفر سپاه نداشت

.

نبود نیزه به دیوار تکیه زد یعنی
پناه عالمیان بود و خود پناه نداشت

.

برای کشتن او زهر بی اثر می ماند
میان سینه اگر داغ قتلگاه نداشت

.

برای غربت او چشم هیچ کس نگریست !!
کبوتر حرمش اشک ذوالجناح نداشت

.

.

.

حجت الاسلام محسن حنیفی

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *