اشعار آیینی خیمه...

هر شب منتظر یه ظرف آبم

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 11 دی 1397

هر شب منتظر یه ظرف آبم

متن شعر

هر شب منتظر یه ظرف آبم
وقتی تو نمیای چجوری بخوابم

.
هر شب بستر تو دریای خونه
شاید راز منو بابا ندونه

.
حسنم مث من بی طاقته
پاشو حال زینبو ببین

.
پاشو و مث چند ماه قبل
پیش من و حسن و زینب بشین

.
دیدمت داری درد می کشی
دیدمت پر خونه پیرهنت

.
دیدمت یکی از همین روزا

جای کبودیه رو دست و تنت

.

نگرانم از حال مضطرت

نگرانم از پیش من بری

.

نگرانم هر بار می بینمت

نباشه نگاه بارِ آخری

.

نرو مادر حسین

نرو مادر حسن

.

بمون باز کنار من

نرو مهربون من

.

مادر کشته منو خون رو دیوار

زینب دق می کنه می بینه هر بار

.

چی اومد به سرت میون کوچه

روتو می گیری از بابا به ناچار

.

دیدمت داری آه می کشی

دیدمت که رسیدی پشت در

.

دیدم اون نامرد بی حیا

هی داره لگد میزنه بی خبر

.

گلای باغچه مون له شدن

یهو ریختن بین خونه مون

.

بابامو بردن کشون کشون

شد یه دفعه تیره و تار آسمون

.

صدا زدی فضه بیا

نمیذارم آقامو ببرید

.

خود من علمدار حیدرم

حتی منو اگه بزنید

.

خودم می مونم به پاش

خودم می میرم براش

.

خودم پشت حیدرم

خودم می سوزم به جاش

.

هر شب منتظر یه ظرف آبم
وقتی تو نمیای چجوری بخوابم

.
هر شب بستر تو دریای خونه
شاید راز منو بابا ندونه

.
حسنم مث من بی طاقته
پاشو حال زینبو ببین

.
پاشو و مث چند ماه قبل
پیش من و حسن و زینب بشین

.
دیدمت داری درد می کشی
دیدمت پر خونه پیرهنت

.
دیدمت یکی از همین روزا

جای کبودیه رو دست و تنت

.

نگرانم از حال مضطرت

نگرانم از پیش من بری

.

نگرانم هر بار می بینمت

نباشه نگاه بارِ آخری

.

نرو مادر حسین

نرو مادر حسن

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *