اشعار آیینی خیمه...

 هزار و سیصد و هشتاد و چند سال تمام

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 6 مرداد 1401

 هزار و سیصد و هشتاد و چند سال تمام

متن شعر

 هزار و سیصد و هشتاد و چند سال تمام

برای ماتم تو گریه کرده ایم مدام

***

 هزار و سیصد و هشتاد و چند سال تمام

برای ماتم تو گریه کرده ایم مدام

.

 هـزار و سیصد و هشتاد سال سینه زنی

 هزار و سیصد و هشتاد سال ناآرام

.

 هـزار و سیصد و هشتاد سال می گذرد

کسی ندیده به حزن و عزای تو اتمام

.

هـزار سال ندیده و هرگز کسی نمی بیند

غمی فراتر از این ماتم تو در اسلام

.

هنوز هم که هنوز است ما عزاداریم

و هست پرچم سرخ تو بر سر هر بام

.

که گفته است حسینیه ها شود تعطیل ؟

که گفته روضه و غم را دگر کنیم تمام

.

تمام دلخوشی ما همین محرم توست

بدون بزم عزا خوب نیست این ایام

.

به شرط این که بهانه به مغرضان ندهیم

به وقت روضه و گریه و دم اطعام

.

به لظف مادر سادات گریه خواهیم کرد

دوباره یاد غریبی اهل بیت امام

.

به یاد غربت جسمی که بود روی زمین

رسید خواهر مظلومه اش در آن هنگام

.

و داد زد که مگر یک نفر مسلمان نیست ؛

میان این همه بی غیرت نمک به حرام

.

جواب دختر خیرالنساء که هلهله نیست

حیا کنید نگویید این همه دشنام

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *