اشعار آیینی خیمه...

^ همسایه های لقمه ی نانت فقیرها

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 24 بهمن 1397

^ همسایه های لقمه ی نانت فقیرها

متن شعر

همسایه های لقمه ی نانت فقیرها

***

همسایه های لقمه ی نانت فقیرها

سجاده ی عروج تو تکه حصیرها

.

” انفاق ” خُلق اوست که همسفره ی علی است …

بر همسر امیر نیاید حریرها

.

راه کمال تو به کنیزی زینب است

اینجا برای قرب ، جدا شد مسیرها

.

تو مادری برای علمدار کربلا

یعنی که دست بوس شمایند امیرها

.

تازه شروع کرب و بلای مدینه است

وقتی که می رسند به یثرب اسیرها

.

در پاسخ سوال ” حسینم چه شد ؟ ” هنوز

لکنت گرفته است زبان بشیرها

.

باید کنار ” ام بنین ” گفت ” فاطمه “

تا چشمه سار ساخت ز چشمِ کویرها

.

هیزم … تنور … زخم علی تازه می شود …

نان می شود ز داغ دل او خمیرها

.

هر کس که بغض داشت خودش را رسانده بود

آتش زدند خانه ی حق را اجیرها

.

.

.

محمد کاظمی نیا

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *