اشعار آیینی خیمه...

چقدر اشک بریزم ز جدایی آقا

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 10 دی 1399

چقدر اشک بریزم ز جدایی آقا

متن شعر

چقدر اشک بریزم ز جدایی آقا

***

چقدر اشک بریزم ز جدایی آقا

من دلم تنگ شده تنگ ؛ کجایی آقا

.

همه دارند به تنهایی من میخندند

به همه گفته ام این جمعه می آیی آقا

.

العجل دلتنگم

.

وقت و بی وقت هوای همه کردم جز تو

کاش می خورد دلم با تو هوایی آقا

.

به خدا معترفم نوکر بد یعنی من

باز هم خورده گره کار گدایی ؛ آقا

.

بیشتر از همه دنبال من و کار منی

من کی ام ؟ در به در و بی سر و پایی آقا

.

تو فقط ناز بکش ؛ اخم کنی می میرم

یار و غمخوار منِ زار شمایی آقا

.

امتحان کردی و شرمنده شدم پیش حسین

من ندارم به خدا خرده حیایی آقا

.

مادرت واسطه باشد همه را می بخشند

قبل آن که ببری کرببلایی آقا

.

العجل دلتنگم

.

فاطمه بین در و دیوار می خواند تو را

زینب کبری سر بازار می خواند تو را

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *