اشعار آیینی خیمه...

چه کنم ؟ آتشی افتاده به جانم ، چه کنم ؟

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 5 بهمن 1397

چه کنم ؟ آتشی افتاده به جانم ، چه کنم ؟

متن شعر

چه کنم ؟ آتشی افتاده به جانم ، چه کنم ؟

***

چه کنم ؟ آتشی افتاده به جانم ، چه کنم ؟

آتش از آب دو چشمم ننشانم چه کنم ؟

.

با حضور تو ، به من خانه نشینی سهل است

گر نمانی تو و من بی تو بمانم ، چه کنم ؟

.

تو در این شهر ، فقط در به رخم باز کنی

” ای همیشه نگرانم ، نگرانم چه کنم ؟ “

.

زرِهم پشت ندارد ، به تو پشتم گرم است

بی سپر بعد تو با خصم گرانم چه کنم ؟

.

گوشه ی خانه ، من و چار جگر گوشه ی تو

غم ز شش سمت گرفته به میانم چه کنم ؟

.

در ره مسجد و خانه به زمین می خوردم

از همان موقع شده ورد زبانم ” چه کنم ؟ “

.

من که هر کس گرهی داشت کمک از من خواست

گرهی خورده به کارم که ندانم چه کنم ؟ 

.

زود ای عمر علی می روی از دست علی 

بی تو بر ماندن خود نیست گمانم ، چه کنم ؟

.

.

.

استاد حاج علی انسانی

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *