اشعار آیینی خیمه...

^ از ناودانْ طلای نجف باده جاری است

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 4 آذر 1398

^ از ناودانْ طلای نجف باده جاری است

متن شعر

از ناودانْ طلای نجف باده جاری است

***
از ناودانْ طلای نجف باده جاری است
.
میخانه است این حرم و ساقی اش علی ست
پس در نجف عبادت ما باده خواری است
.
اینجا به التماس می اُفتد ، مِیَ اش دهند
حتّی کسی که از تب مستی فراری است
.
زائر چگونه چشم ببندد به قصد خواب
جایی که نوح طالبِ شبْ زنده داری است
.
یک شب نه ، جبرئیل هزاران شب است که
تا لحظه ی سحر پیِ حیدر شماری است
.
خشت طلا به گنبد اگر جلوه می دهد
زیبایی رواق به آئینه کاری است
در اوج عشق بازی خود با ضریح تو
عاشق همیشه ابر نگاهش بهاری است
.
زانو زدن برابر این آستان خوش است
اینجا گدا شدن سند شهریاری است
.
” حاجب اگر محاسبه ی حشر با علی ست “
بیچاره من که سهم دلم شرمساری است
.
.
.

محمد قاسمی 

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *