اشعار آیینی خیمه...

^ امشب شب نزول تمام ملائک است

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 5 اسفند 1401

^ امشب شب نزول تمام ملائک است

متن شعر

امشب شب نزول تمام ملائک است

****

امشب شب نزول تمام ملائک است

باور کنید بخت ، به کام ملائک است

.

هم کوثر ولایت و هم باده ی بهشت

پیوسته بحر بحر به جام ملائک است

.

بارد برات عفو الهی ز آسمان

صبح قیامت است ، قیام ملائک است

.

بر هر ملک که می‌ نگرد از چهارسو

چشمش به ماه روی امام ملائک است

.

امشب ز صد هزار شب قدر ، بهتر است

قنداقه ی حسین به دست پیمبر است

.

ملک وسیع حق ، یم عفو عنایت است

لبریز ، آسمان ز فروغ ولایت است

.

هر سوره‌ ای که می‌ نگرم صورت حسین

هر آیه در ولادت او یک ولایت است

.

نور حسین ، ارض و سما را به بر گرفت

این نور ، همچو نور خدا بی‌ نهایت است

.

دوران تیرگی و ضلالت بـه سر رسید

امشب شب طلوع چراغ هـدایت است

.

این شمع جمع محفل اولاد آدم است

این کشتی نجات غریقان عالم است

.

پیغمبران همه شده محو نظاره‌ اش

صف بسته‌ اند دور و بر گاهواره‌ اش

.

این است آن سپهر ولایت که وقت صبح

خورشید و ماه گشته به دور ستاره‌ اش

.

خلق زمین و اهل سماوات ، تا ابد

مرهون لطف و مرحمت بی‌ شماره‌ اش

.

بالله عجیب نیست که در روز رستخیز

دوزخ بهشت گـردد با یک اشاره‌ اش

.

در روز حشر با کرم خود چه‌ ها کند

ترسم ز نار ، قاتل خود را رها کند

.

ملک وجود بسته به یک تار موی او

گل کرده بوسه‌ های محمّد به روی او

.

این است کعبه‌ ای که تمامی کائنات

بگرفته‌ اند دست توسل به سوی او

.

صورت نهد به خاک قدم‌ هاش آبرو

تا کسب آبرو کند از آبروی او

.

هر جا که انبیا بنشینند دور هم

باشد چراغ محفلشان گفتگوی او

.

باید ندا دهیم کـه عالم حسینی است

بالله قسم ! رسول خدا هم حسینی است

.

خرم کسی که در دو جهان با حسین زیست

گمراه ، آن کسی که امامش حسین نیست

.

این است آن امام شهیدی که همچنان

باید شب ولادت او هم بر او گریست

.

این کشته ی خداست وگرنه برای او

بعد از چهارده سده این‌ های‌ و هو ز چیست ؟

.

داده نشان به قاتل خود هم ره بهشت

یا للعجب ! خدای بزرگ ! این حسین ، کیست ؟

.

یک بنده و هزار خصال خدایی‌ اش

در عین بندگی‌ ست جلال خدایی‌ اش

.

خوبان روزگار همه خاک راه او

آزادگی‌ ست عبد غلام سیاه او

.

فرهنگ ما نتیجه ی صبر و مقـاومت

دانشگه تمام ملل قتلگاه او

.

من منکر شفاعت او نیستم ولی

کافی‌ ست بر نجات همه یک نگاه او

.

تنهاترین امام بزرگی که بود و هست

در عین بی‌ کسی همه عالم سپاه او

.

بی‌ او غریب و بی‌ کس و تنهاست عالمی

یـا رب ! مبـاد سایه ی او کـم شـود دمی

.

پوشیده شد به پیکر توحید ، جوشنش

قرآن مـاست مصحف صد پاره ی تنش

.

خواهید دید روز قیامت ز چـارسو

ریزد برات عفو الهی ز دامنش

.

در روز حشر ، زخم شهیدان عالم‌ اند

گل‌ های سرخ روی خدایی ز گلشنش

.

از بس از او کرامت و قدر و جلال دید

کفو کریم خواند به گودال ، دشمنش

.

کی غیر او که داغ عطش بود بر لبش

با کام تشنه آب خوراند بـه مرکبش ؟

.

ما بی‌ قرار او شده‌ ایم این قرار ماست

هرجا که هست خاک ره او مزار ماست

.

تا بر حسین ، سینه ی خود سرخ کرده‌ ایم

فـردا لباس سینه‌ زنی افتخار ماست

.

چون دعبل و کمیت و فرزدق تمام عمر

فریاد یا حسین همان چـوب دار ماست

.

بر سنگ قبـر ما بنویسید و حک کنید

ذکر حسین تا صف محشر شعار ماست

.

روز ازل که آب و گل ما سرشته‌ شد

نامش به صدر لوح دل ما نوشته شد

.

نام حسین نزد خدا اسم اعظم است

خـون گلوی تشنه ی او اشک آدم است

.

خواهی اگر درست بدانی حسین کیست

قرآنِ روی قلب رسول مکرم است

.

بر خون پاک او که نیفتد دمی ز جوش

تنها خدای عزوجل صاحب دم است

.

خون‌ نامه ی شهادت او بـاغ لاله‌ هاست

یک برگ آن به لطف خدا نخل ” میثم ” است

.

در پای نخل او بنشینید دوستان !

زین نخل سرخ میوه بچینید دوستان !

.

.

.

استاد حاج غلامرضا سازگار

.

برچسب ها

نظرات

  1. نام خود را بنویسید ... میگه

    سلام . به قول رهبر معظم , آقای سازگار با اشعارشون عرش رو با فرش به هم متصل می‌کنند

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *