اى پرچم تو به بام افلاك
اى تكيه ی تو به تخت ” لولاك “
.
روح تو كه بيكرانه درياست
عالم همه پيش توست خاشاك
.
رويت چو بديد ماه زيبا
از رشك تو كرد سينه را چاك
.
خوى تو بود نكوتر از خوب
قلب تو بود ز هر بدى پاك
.
هنگام سخن ، وزين و محكم
در وقت عمل ، دلير و چالاك
.
در صحبت دوستان ، ملايم
با دشمن خويش سخت و بى باك
.
اثنا عشرند ، شهد انگور
زهرا و تو ساق و ريشه ی تاك
.
دل جام و ، محبت شما مِى
زين مى ، كه تواند آخر امساك
.
شد مايه ی آبروى انسان
جسمت چو پديد آمد از خاك
.
جبريل صلا زند كه ” صلّوا “
آرد به تو از بهشت پوشاك
.
فرمود خدا چو آفريدت
” لولاك لما خلقت الافلاك “
.
مدح تو ” حسان ” چگونه گويد
چون شأن تو هست فوق ادراك
.
.
.
استاد حبیب الله چایچیان
.
نظرات