اشعار آیینی خیمه...

^ اگر لازم شود حرف از دهان بیرون نمی آید

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 2 اسفند 1399

^ اگر لازم شود حرف از دهان بیرون نمی آید

متن شعر

اگر لازم شود حرف از دهان بیرون نمی آید

***

اگر لازم شود حرف از دهان بیرون نمی آید
که بی اذن علی تیر از کمان بیرون نمی آید

.

علی را گر که بردارند از بین شهادت ها
صدا از بند بند این اذان بیرون نمی آید

.

نگوید گر که ابراهیم در آتش علی جانم
یقینا سربلند از امتحان بیرون نمی آید

.

چه رزمی می کند حیدر که در هنگام پیکارش
صدا از دوستان و دشمنان بیرون نمی آید

.

همینگونه به وقت گفتن تسبیح زهرایش
نفس از سینه ی صاحبدلان بیرون نمی آید

.

دهانم باز شد ذکر علی سوزاند دنیا را
به جز آتش که از آتش فشان بیرون نمی آید

.

شنیدم شاطر عباس صبوحی گفته بی نامش
به ولله از تنور گرم نان بیرون نمی آید

.

نجف میخانه ی شیعه ست یعنی مشتری اینجا
بمیرد دست خالی از دکان بیرون نمی آید

.

به لطف صاحبم راضی ام اینگونه ، که از خانه ؛
سگ اهلی برای استخوان بیرون نمی آید

.

چه زحمت می کشی بیهوده عزرائیل ، ازاین تن ؛
نخواهد حیدر کرار جان بیرون نمی آید

.

.

.

مهدی رحیمی

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *