اشعار آیینی خیمه...

ای گل سر سبد طایفه ی آقاها

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 12 آذر 1396

ای گل سر سبد طایفه ی آقاها

متن شعر

ای گل سر سبد طایفه ی آقاها

ای بزرگ همه ی بی مثل و همتاها

.

هرکسی دیده تو را مست شد و خانه خراب

تشنه ی دیدن تو میکده ها صهباها

.

نمک روی تو دیوانه کند مجنون را

کشته و مرده ی رویت همه لیلاها

.

پیش اعجاز دو چشمان سیاهت آقا

شده بی رنگ حنای همه عیساها

.

هر که امروز گرفتار نگاهت گردید

نکند وحشتی از بی کسی فرداها

.

شعبه ی عرش شده از قدم تو دنیا

هر کجا حرف شود از تو بهشت است آنجا

.

با تو شد روز تر از روز ، شب غربت ما

شده نابود ؛ غم بی کسی و غربت ما

.

مثل هر کس که کسی هست میان عالم

شد گدایی درِ خانه تو عادت ما

.

ما نبودیم اگر که تو نبودی آقا

هست زیر سر تو آمدن و خلقت ما

.

سنگ خوردی تو که ما خدعه ی شیطان نخوریم

خون دل خوردن تو گشت همه ثروت ما

.

گوشه ی کوچکی از چشمه ی لطفت این است

نوکری تو و اولاد تو شد قسمت ما

.

ما مسلمان شده ی دختر و داماد توییم

نسل در نسل همه آدم اولاد توییم

.

عقل و هوش همه ی خلق شده حیرانت

به فدای تو و توحید تو و عرفانت

.

آن قدر عاشق تو هست خدایت آقا

که به قرآن خودش خورد قسم بر جانت

.

دم به دم مکتب تو حرف جدیدی دارد

همه ی علم خلاصه شده در قرآنت

.

مرده را گوشه نگاه تو مسیحا سازد

کرده دیوانه مرا معجزه ی چشمانت

.

دشمنت هم ز تو جز رحمت و ایثار ندید

خوش به حال دل آن کس که شد از یارانت

.

در سماوات و زمین و ملک و جن و بشر

ما ندیدیم کسی را ز شما خاکی تر

 .

تو همه دلخوشی روز و شب دنیایی

همه هستند غلام و تو فقط آقایی

.

پرچم هیچ کس اندازه ی تو بالا نیست

محشری بی مثلی معجزه ای غوغایی

.

کار ما هست فقط عشق به تو ورزیدن

کار تو هست فقط دلبری و لیلایی

.

چه مقامی به تو داده است خدایت آقا

دلخوشی علی و زندگی زهرایی

.

چه قدر عشق میان تو و زهرایت بود

تو شدی فاطمی و فاطمه شد بابایی

.

رفتی و قامت زهرای جوان تو خمید

نود و پنج شب از درد به خود می پیچید

 .

.

.

محمد حسین رحیمیان

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *