اشعار آیینی خیمه...

باورم نمی شد آقا شب اول و ببینم

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 8 آذر 1399

باورم نمی شد آقا شب اول و ببینم

متن شعر

باورم نمی شد آقا شب اول و ببینم

***

باورم نمی شد آقا شب اول و ببینم

بیام و بازم کنار پرچم عزات بشینم

.

باورم نمی شد آقا من روسیاه دوباره

مادرت برام بیاره پیرهن عزا دوباره

.

باورم نمی شد آقا ،  حالا باورم شده غم

دعا کن برات بمیرم شب اول محرم

.

شب اول شب خون جگره

شب اول همه ی چشما تره

شب گریه ی بلند مادره

.

مادری کربلا رو نشون میده

پیرهن پاره ای رو تکون میده

اشکاشو به دست آسمون میده

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *