اشعار آیینی خیمه...

^ بر کویر سفره های سائلان باران تویی

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 1 مرداد 1399

^ بر کویر سفره های سائلان باران تویی

متن شعر

بر کویر سفره های سائلان باران تویی

***

بر کویر سفره های سائلان باران تویی
رحمت بی انتهای حضرت منان تویی
.
آنکه بوده خاندانش از ازل مسکین منم
آنکه بوده خاندانش از ازل سلطان تویی
.
جود و احسان تو را نازم که بین خانه ات
سائلان هستند صاحب خانه و مهمان تویی
.
هر کجا حرف از کریمان دو عالم می شود
اولین نامی که هر کس می کند عنوان تویی
.
ظاهرت هرگز ز مسکین بهتر و برتر نبود
آن که قبرش نیز شد با سائلان یکسان تویی
.
پاسخت بر ناسزای دشمنت لبخند بود
خیرخواه مهربان خیل بدخواهان تویی
.
شیر میدانی که با یک ضربه در جنگ جمل
آن شتربان را زمین انداخت از کوهان تویی
.
صلح تو فرقی ندارد با نبردت در جمل
اتحاد کامل آرامش و طوفان تویی
.
حال یک غمدیده را غمدیده می فهمد فقط
بر دل پر درد مادر مرده ها درمان تویی
.
یک نفر فهمیده باشد درد زهرا را اگر
آن تو هستی آن تو هستی آن تو هستی آن تویی
.
بعد از آن کوچه فقط روی لب تو آه بود
غصه می خوردی از این که قد تو کوتاه بود
.

.

.

علی ذوالقدر 

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *