اشعار آیینی خیمه...

به‌ فـدای تو ؛ تو که اومدی

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 5 اسفند 1401

به‌ فـدای تو ؛ تو که اومدی

متن شعر

به‌ فـدای تو ؛ تو که اومدی

****

به‌ فـدای تو ؛ تو که اومدی

هنوز از راه نیومده دلبری

.

به‌ فدای تو ؛ تو که اومدی

جلوات تو جلوه‌ ی حیدری

.

به‌ فدای تو ؛ تو که اومدی

خدایی که تو دلبری ، محشری

.

سر من خاک کف پای تو و

چشم من بسته به دستای تو

دل من مست تولّای تو ؛ حسین حسین

.

یه جورایی من ، ساز ترانه‌ ی عاشقونه تم

یه جورایی من ، دیگه خم و پیاله و پیمونه تم

یه جورایی من ، دیوونه‌ ی دیوونه‌ ی دیوونه تم

.

به‌ فدای تو ؛ تو که اومدی

یه بهونه برای نماز اومد

.

به‌ فدای تو ؛ تو که اومدی

توی بندگی راز و نیاز اومد

.

به‌ فدای تو ؛ تو که اومدی

توی عاشقی ، سوز و گداز اومد

.

تو خودت بردی دل مجنونم و

تا ابد از لطف تو ممنونم و

به تو و زینب تو مدیونم ؛ حسین حسین

.

یه جورایی من ، دیگه بخوام و نخوام غلامتم

یه جورایی من، دیگه بخوای و نخوای به نامتم

یه جورایی من ، منتظر یه جواب سلامتم

.

به‌ فدای تو ؛ تو که اومدی

با تو عطر بهشتی سیب اومد

.

به‌ فدای تو ؛ تو که اومدی

برا درد همه یه طبیب اومد

.

به‌ فدای تو ؛ تو که اومدی

آشنای دلای غریب اومد

.

تو سفیر قافله‌ ی عشقی و

تو مسیر مرحله‌ ی عشقی و

تو امیر سلسله‌ ی عشقی ؛ حسین حسین

.

یه جورایی من ، عاشق و هلاک این گدایی‌ ام

یه جورایی من ، همیشه برا حرم هوایی‌ ام

یه جورایی من ، دیگه کبوتر کربلایی‌ ام

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *