اشعار آیینی خیمه...

^ به هر دو عالم کسی نباشد ، برای من آشناتر از تو

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 19 دی 1399

^ به هر دو عالم کسی نباشد ، برای من آشناتر از تو

متن شعر

به هر دو عالم کسی نباشد ، برای من آشناتر از تو

***

به هر دو عالم کسی نباشد ، برای من آشناتر از تو
منم منم بی بهاتر از من ، تویی تویی کیمیاتر از تو

.

نوشته بر تیغ ذوالفقارت ، که جبر باشد در اختیارت
و مرد عالم فقط تو هستی ، خود تویی لا فتی تر از تو

.

دمی که رفتی به دوش احمد ، تمامی کائنات گفتند :
کسی نبوده کسی ندیده ، کسی نرفته فراتر از تو

.

به شوق رویت روم به هر سو ، به ذکر یا حق به ذکر یا هو
برای اثبات بودن او ، چه آیه ای بر ملاتر از تو

.

تو را خدایی که آفریده ، درون آیینه را کشیده
تو وجه اویی خودت بگو که ، کدام بنده خداتر از تو

.

جهان سراسر فقط تو هستی ، برای عالم مدد تو هستی
ازل تو هستی ابد تو بودی ، که دیده بی انتهاتر از تو ؟

.

نوشتی از روزگار سیرم ، برای تنهایی ات بمیرم
به چاه گفتی کسی نمانده برای من آشناتر از تو

.

به کعبه تکیه بزن دوباره ، بگو که بودی بگو که هستی
که در زمین و زمان صدایی ، دگر نباشد رساتر از تو

.

.

.

سید حمیدرضا برقعی

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *