اشعار آیینی خیمه...

بیا شراب محبت بزن ز ساغر شب

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 15 فروردین 1396

بیا شراب محبت بزن ز ساغر شب

متن شعر

استاد حاج غلامرضا سازگار
.
بیا شراب محبت بزن ز ساغر شب
که این شراب بود آب حوض کوثر شب
.
دل از فرشته برد جان به جبرئیل دهد
صدای زمزمه و گریه های آخر شب
.
گشاده رویی پروردگار را بیند
کسی که سوی خدا می گریزد از در شب
.
دم مسیح ز بال نسیم می ریزد
چه خفته ای همه چون مردگان به بستر شب
.
صفای خلوت و حال دعا و عطر خلوص
بگیر از نفس پاک و روح پرور شب
.
سلاح اشک بیاریم تا نبرد کنیم
علیه آتش خشم خدا ، به سنگر شب
.
هزار مرتبه از زلف دلبران بهتر
به چنگ اهل دعا ، دامن مطهّر شب
.
طلب کنید روان مسیح از نفسش
دمیده روح نماز علی به پیکر شب
.
همیشه دامن او از ستاره لبریز است
ز بس که ریخته اشک علی به منظر شب
.
حکایت خوش دیدار دوست را ” میثم ”
نوشته دست خدا از ازل به دفتر شب
.
.
.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *