اشعار آیینی خیمه...

^ تا حسین است ، چه حاجت به عطای دگران

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 10 آبان 1396

^ تا حسین است ، چه حاجت به عطای دگران

متن شعر

تا حسین است ، چه حاجت به عطای دگران

تا حسین است ، مگو مدح و ثنای دگران

.

او که در هر دو سرا مظهر الطاف خداست

می زنی از چه دگر ، باب سرای دگران

.

آبروی تو رود از کف و ناکام شوی

مگشا دست نیازت به عطای دگران

.

سائل درگه او ، در دو جهان است عزیز

من سرافکنده و مسکین ، چو گدای دگران

.

یار اغیار مشو ، جز به ره راست مرو

عمر بر باد مده مفت ، برای دگران

.

تا فریبت ندهد وسوسه ی شیطان ها

دل مده گوش مکن ، خود به ندای دگران

.

نیست خیری به خدا ، جز به سرای ده و چار

چون هم آغوش نیاز است ، غنای دگران

.

جز خدای خود و مردان خدا مدح مکن

پای گیر تو شود مدح خطای دگران

.

تا چو فطرس ، پر و بالت بدهد عشق حسین

مگشا بال محبت به فضای دگران

.

ای مسلمان ، حسنی باش و حسینی همه عمر

سنگ بر سینه مزن ، زیر لوای دگران

.

تا حسین است ، به دل راه مده عشق کسی

چون که دل ، جای حسین است نه جای دگران

.

اشک و لبخندت اگر وقف حسین ابن علی ست

یاد او باش به هر جشن و عزای دگران

.

با وجود حرم او که بود رشگ بهشت

نکند جلوه دگر ، صحن و سرای دگران

.

راهیان حرمش ، خنده کنان گریانند

کس ندیده است چنین ، حال و هوای دگران

.

چهره گلگون تو ز خون کن ، که بود رنگ حسین

پیش او رنگ ندارد چو حنای دگران

.

نینوایی شد اگر شعر ” حسان ” جاوید است

چون که نابود شود ، نای و نوای دگران

.

.

.

استاد حبیب الله چایچیان

.

برچسب ها

نظرات

  1. محمد عزیزی میگه

    تا حسین است چه حاجت به عطای دگران
    بی نظیر است تا بحال شعر به این زیبایی نخوانده بودم خداوند رحمت کند استاد حسان را

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *