اشعار آیینی خیمه...

تویی اون که با اسمت جون می گیرم

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 8 خرداد 1400

تویی اون که با اسمت جون می گیرم

متن شعر

تویی اون که با اسمت جون می گیرم

***

تویی اون که با اسمت جون می گیرم
منم اون که بدون تو می میرم

.
خدا خواسته که سایه ت رو سرم باشه
شبانه روز حواسم تو حرم باشه

.
فقط وابسته به این دربارم
محاله از تو دست بردارم

آخه خیلی دوست دارم

.
حسین جانم حسین جانم حسین جان

.

بیا با تربت پاکت پاکم کن
زیر پای عزادارات خاکم کن

.
شبیه اون کبوتر که پرش ریخته
غم و غصه یه عالم رو سرش ریخته

.
ببین دور از تو چه قدر بیچاره م
محاله از تو دست بردارم
آخه خیلی دوست دارم

.

حسین جانم حسین جانم حسین جان

.

تو لیلایی همه عالم مجنونه
همه خلقت به اسم تو مدیونه

.
کسی قدر تو رو والله نمیدونه
ولی دستی ازت کوتاه نمی مونه

.
با تو از عطر خدا سرشارم
محاله از تو دست بردارم
آخه خیلی دوست دارم

.

حسین جانم حسین جانم حسین جان

.

.

.

برچسب ها

نظرات

  1. حسین میگه

    منم اونکه بدون تو میمیرم
    قرار ما شب جمعه حرم باشه

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *