حرف از وصیت های آخر میزنی بابا
***
حرف از وصیت های آخر میزنی بابا
از پیش زهرایت کجا پر میزنی بابا
.
این لحظه ها یاد گذشته کرده ای انگار
حرف از وصـیت های مادر میزنی بابا
.
دلشوره داری ، از نگاهت خوب می فهمم
داری گریزی به غمِ در میزنی بابا
.
زهرای تو پشت و پناه حیدر تنهاست
هر چند حرف از زخم بستر میزنی بابا
.
یک روز می بینی مرا بین در و دیوار
یک روز می آیی به من سر میزنی بابا
.
گفتی که خیلی زود می آیم کنار تو
پس لحظه ها را می شمارد یادگار تو
.
.
.
محمد بختیاری
.
نظرات