دارد دوباره سينه زنت گريه می كند
***
دارد دوباره سينه زنت گريه می كند
از غصه ی نيامدنت گريه می كند
.
يعقوب های چشم من عمری ست ای عزيز
دارد برای پيرهنت گريه می كند
دنيايمان اسير حصار هوس شده
در هجر دست بت شكنت گريه می كند
.
هر شب در امتداد وصال تو چشم من
تا صبح روز آمدنت گريه می كند
.
يک عمر ، نوكرت به هوايت نفس زده
با هر نفس نفس زدنت گريه می كند
.
آقا فرازهای پر از سوز ناحيه
هر شب بر آتش سخنت گريه می كند
.
امشب صدای گريه ی سجاد می رسد
دارد به جد بی كفنت گريه می كند
.
گويد اباالغريب ! ببين چشم های من
هر روز در كنار تنت گريه می كند
.
.
.
رضا تاجیک
.
نظرات