اشعار آیینی خیمه...

دوباره بی‌ مقدّمه

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 31 مرداد 1401

دوباره بی‌ مقدّمه

متن شعر

دوباره بی‌ مقدّمه

***

دوباره بی‌ مقدّمه
سلام ! عزیز فاطمه
هرچی بگم دل‌تنگتم ، بازم کمه

.

سلام عزیز بی‌ کسم
دل‌تنگی مقدّسم
دوست دارم به این کتیبه‌ ها قسم

.

حسین حاضرم ، سلام !
از خدا دیگه چی بخوام
ممنون اجازه دادی که بازم بیام

.

با اذن تو شروع میشه
روضه با نام فاطمه
این اوّلین روضه‌ ی این محرّمه

.

دنبال حیدر می‌ دوید
از سینه‌ اش ، خون می‌ چکید
شکر خدا ، این صحنه را زینب ندید

.

این‌جا یه سینه ، غرق آه
یه سینه هم تو قتلگاه
به زیر تیر و تیغ و نیزه‌ ی سپاه

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *