اشعار آیینی خیمه...

^ رواق خاک آلود شبستانی که من دارم

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 24 دی 1400

^ رواق خاک آلود شبستانی که من دارم

متن شعر

رواق خاک آلوده شبستانی که من دارم

****

رواق خاک آلود شبستانی که من دارم

کجا و شان بی پایان مهمانی که من دارم

.

ببافم فرش قرمز رنگ با گیسوی خونینم

به کار آید همین موی پریشانی که من دارم

.

سر و رویت به هم خورده ولیکن باز زیبایی

ندارد هیچ کس مثل پدر جانی که من دارم

.

اگرچه خاکی است اما شبیه طشت اصلا نیست

بیا بنشین عزیزم روی دامانی که من دارم

.

الهی بشکند دستی که محکم خیزران کوبید

شده لب پر لب قاری قرآنی که من دارم

.

از آن لحظه که دیدم در دهانت نیست دندانی

بدم می آید از این چند دندانی که من دارم

.

به جای دست از مویم بلندم کرده از بس زجر

پریشان تر شده موی پریشانی که من دارم

.

نمی دانم که از ضعف است یا که از شکستن هست

دلیل از سر شب دست لرزانی که من دارم

.

سراغت را گرفتم با لگد سرباز رومی زد

زبانم را نمی فهمد نگهبانی که من دارم

.

تو را اینجا کشیدم که بگیرم بوس آخر را

ندارد هیچ کس مانند پایانی که من دارم

.

.

.

گروه شعری یا مظلوم

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *