اشعار آیینی خیمه...

^ روی تو را قرص روی ماه ندارد

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 30 مرداد 1400

^ روی تو را قرص روی ماه ندارد

متن شعر

روی تو را قرص روی ماه ندارد

****

روی تو را قرص روی ماه ندارد
قدر تو را هیچ پادشاه ندارد

.
در درجاتت خیال راه ندارد
مثل تو عالم خدا گواه ندارد

.
مدح تو کرده غزل بریده بریده
دست قصیده به دامنت نرسیده

.

قامت رعنای تو قیامت کبراست
بر سر راه تو عالمی به تماشاست

.
یک نظرت کار چند سال مسیحاست
بی تو برای حسین آخر دنیاست

.
بس که نگاهت فقط به سوی حسین است
پس حرمت نیز رو به روی حسین است

.

ای تو که تلفیق عشق و عقلی و احساس
پیرهنت صبح ، عطر پیرهنت یاس

.
زیر قدم هات خاک می شود الماس
جنت الاعلی کجاست ؟ روضه العباس

.
دل به تو بسته حسین ، حرف کمی نیست
مدح شما کار هیچ محتشمی نیست

.

میر علمدار و پادشاه وفایی
بر لب بیمار مثل حمد شفایی

.
ذکر مدام توسل عرفایی
از تو ندیده ست مور نیز جفایی

.
از غم یوم الحساب راحتمان کن
روز قیامت خودت شفاعتمان کن

.

ای همه ی کائنات خاک در تو
آب مگر نیست تا که در گذر تو

.
اشک نریزد حسین پشت سر تو
مانده به روی فرات هم اثر تو

.
آب سر آب ریختی و گذشتی
هر چه رقیه نشست ، بازنگشتی

.

بس که جمیلی به رخ نقاب گرفتی
بهر عقیله فقط رکاب گرفتی

.
درس وفا از ابوتراب گرفتی
تشنه شدی ، دست زیر آب گرفتی

.
این که لبی تر نکردی از ادبت بود
ای به فدای لبش به روی لبت بود

.

آب هم از شرم پیش پای تو شد آب
آب نبردی فرات جای تو شد آب

.
آه بمیرم که خون بهای تو شد آب
مشک دریده مگر برای تو شد آب ؟

.
آب فدای سرت ، سرت به سلامت
باز بیا سمت خواهرت به سلامت

.

وای از آن دم که دست هات جدا شد
محشر کبری میان دشت به پا شد

.
داغ تو فصل الخطاب مرثیه ها شد
بعد تو دور و بر حسین چه ها شد …

.
ای که نکردی به جنگ هیچ زمان پشت
انکسر ظهری حسین تو را کشت

.

تکیه زده بیرق و علم به اباالفضل
من ز ازل دل سپرده ام به اباالفضل

.
بسته نفس هام دم به دم به اباالفضل
کرب و بلا لازمم قسم به اباالفضل

.
آه اگر این اربعین حرم نروم آه
عبد خودت را مران ز درگهت ای شاه

.

.

.
سعید پاشازاده

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *