اشعار آیینی خیمه...
شکسته شد دلم از دست روزگار آقا

شکسته شد دلم از دست روزگار آقا

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 13 مهر 1402

شکسته شد دلم از دست روزگار آقا

متن شعر

شکسته شد دلم از دست روزگار آقا
به خشکسالی دنیای ما ببار آقا
.
بیا قدم به روی چشم های من بگذار
بیا که با تو زمستان شود بهار آقا
.
بدون دیدن روی تو زندگی کردن
گرفته از دل بی تاب من قرار آقا
.
بیا که کعبه برای تو سخت دلتنگ است
بیا که منتظرت مانده ذوالفقار آقا
.
همیشه حال مرا بغض و گریه می پرسد
شده ست قصه ی من بی تو گریه دار آقا
.
همیشه ارزش هر چیز علتی دارد
گرفته عاشق تو از تو اعتبار آقا
.
خوشا به حال کسی که کنار تو باشد
خوشا به حال علی بن مهزیار آقا
.
.
.

آثار دیگر

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *