اشعار آیینی خیمه...

غير از غبار چهره ی او هاله ای نداشت

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 6 مهر 1396

غير از غبار چهره ی او هاله ای نداشت

متن شعر

شیخ سید رضا جعفری

.

غير از غبار چهره ی او هاله ای نداشت

هر روز صبح ، روی مژه ژاله ای نداشت

 .

از ضعفِ زخم های تنش خشكِ خشك بود

مي خواست باغ داغ شود ،لاله ای نداشت

 .

وقتي كه از بساط گلويش گلايه كرد

آهی به سينه داشت ولی ناله ای نداشت

با اضطراب آمد و با التهاب رفت

تنهاترين ستاره كه دنباله ای نداشت

صياد از سهولت صيدت عجب مكن

اين ماهی كبود شده باله ای نداشت

رفت از شبِ خرابه و تشييع هم نشد

كوچك ترين شهيده كه غسّاله ای نداشت

آن شب كه دفن شد دلِ من نيز مي سرود

اين خاك مرتفع تر از اين چاله ای نداشت

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *