اشعار آیینی خیمه...

^ قطره ام اما به فکر قطره ماندن نیستم

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 5 بهمن 1402

^ قطره ام اما به فکر قطره ماندن نیستم

متن شعر

قطره ام اما به فکر قطره ماندن نیستم

***

قطره ام اما به فکر قطره ماندن نیستم
آن قدَر در یاد او غرقم که اصلاً نیستم
.
بر قلم آن کس که می راند سخن من نیستم
بی علی در فکر یک پایان روشن نیستم
.
بی خود از خود می شوم تا نام او را می برند
قدسیان این ذکر را تا عرش بالا می برند
.
قطره بودم آمدم مبهوت دریایم کنند
موج ها فکری برای تشنگی هایم کنند
.
ذره باشم تا غبار راه مولایم کنند
سخت مجنونم بگو مردم تماشایم کنند
.
با مفاتیح الجنان چشم او در باز شد
یا علی گفتم صد و ده بار عشق آغاز شد
.
ابر مبهوتش شد و با جوهر باران نوشت
باد هوهو کرد و با یادش هو القرآن نوشت
.
ماه او را چارده بار از صمیم جان نوشت
نوبت خورشید چون شد نور جاویدان نوشت
.
ابر و باد و ماه و خورشید و فلک کاتب شدند
خوش نویسان علی بن ابی طالب شدند
.
ذکر او را گفته حتی کوه و دریا و درخت
یا علی گفتن چه آسان ! با علی بودن چه سخت
.
جز علی از هر چه در دنیاست بربستیم رخت
سال و فال و حال و مال و اصل و نسل و تخت و بخت
.
نیست در این شهر یاری جز علی یک شهریار
لا فتی الا علی لا سیف الا ذولفقار
.
من نمی گویم از این مِی کی ننوش و کی بنوش
حضرت ساقی به من فرمود پی در پی بنوش
.
آستان بوسش بمان و با خیال وی بنوش
می بنوش و می بنوش و می بنوش و می بنوش
.
عشق مولایم علی این گونه مستم کرده است
بر در می خانه ها صهباپرستم کرده است
.
دوش درویشی صدا می زد دل و دلبر علی ست
ما همه لب تشنه ایم و ساقی کوثر علی ست
.
دست حق و شیر حق و حضرت حیدر علی ست
اوّلین مظلوم عالم بعد پیغمبر علی ست
.
عاقبت این عشق انسان را الهی می کند
با علی هر کس که باشد پادشاهی می کند
.
او جمالی دلربا را دیده در صبر جمیل
صبر او ایمان او ورد زبان جبرئیل
.
هست راه پیچ در پیچ قیامت را دلیل
داستان آتش و دستان محتاج عقیل
.
عارفان غرقند در ژرفای اقیانوسی اش
مایه ی فخر ملائک می شود پابوسی اش
.
در حریمش می وزد گویی نسیم از هر طرف
هم کبوتر می پرد هم یا کریم از هر طرف
.
می رسد بانگ صراط المستقیم از هر طرف
هم فقیر و هم اسیر و هم یتیم از هر طرف
.
هر که باشد هر چه باشد او پناهش می دهد
صاحب این خانه بی تردید راهش می دهد
.
نقطه ی آغاز در این عشق عام الفیل شد
با ولایت بعد از این دین خدا تکمیل شد
.
جبرئیلی که چنین شایسته ی تجلیل شد
از کلاس اول او فارغ التحصیل شد
.
سال های سال می گردد جهان دنبال او
بشنو از نی چون حکایت می کند از نام او

.

.

.

احمد علوی

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *