اشعار آیینی خیمه...

مثل حیدر برگشت

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 12 تیر 1400

مثل حیدر برگشت

متن شعر

مثل حیدر برگشت

****

مثل حیدر برگشت

آنقدر تاخت که تقدیر مقرر برگشت

.

موسپیدان سپاه

همه گفتند جوانی پیمبر برگشت

.

در مصاف اکبر

هر چه سردار به جنگ آمده بی سر برگشت

.

میمنه رفت به جنگ

چشم بر هم زدم از قسمت دیگر برگشت

.

تا که نامش را گفت

تیغ ها باز به سمت علی اکبر برگشت

.

مثل جدش جنگید

او علی رفت به میدان و علی تر برگشت

.

از دل گرد و غبار

ارتشی یک نفره از دل لشکر برگشت

.

شد به سرعت قسمت

تن این شیر پسر گشت به شدت قسمت

.

ارث آل علی است

بین بابا و علی اش شده غربت قسمت

.

علوی و نبوی ست

بین سیمای علی گشت شباهت قسمت

.

در ضریح بدنش

بین یک لشکر خنجر شده حاجت قسمت

.

نه فقط بین نبرد

که برایش شده انواع شهادت قسمت

.

ارباً اربا یعنی

بدنش روی عبا هم شده قسمت قسمت

.

پیر و سرگردان است

بین این جمع پراکنده پدر حیران است

.

کوثری خون آلود

همه ی سهم من امروز از این قرآن است

.

در عزای بدنت

خنجر و تیر و کمان تیغ و سنان گریان است

.

هیچ حرفی نزدی

چون سر نیزه میان دهنت مهمان است

.

استخوانت پیداست

تکه تکه بدنت از زره آویزان است

.

چند بخشت اینجاست

چند بخش از تن تو آن طرف میدان است

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *