اشعار آیینی خیمه...

^ محضر او نباید از دردِ دوری و درد هجر صحبت کرد

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 9 مرداد 1400

^ محضر او نباید از دردِ دوری و درد هجر صحبت کرد

متن شعر

محضر او نباید از دردِ دوری و درد هجر صحبت کرد

****

محضر او نباید از دردِ دوری و درد هجر صحبت کرد
مثل پروانه ای که سوخت ولی ادب عشق را رعایت کرد

.

به زلیخایی من و عشقم چقدر روزگار تهمت زد
من از این روزگار دلگیرم روزگاری که بد قضاوت کرد

.

درد محبوب درد نیست عزیز زخم معشوق زخم نیست عزیز
درد نه زخم نه زلیخا را حرف مردم فقط اذیت کرد

.

آه کنعانیان یوسف خواه کاروان را به راه بیندازید
وصل در این دیار ممکن نیست باید از این دیار هجرت کرد

.

هر کسی پند می دهد ما را یا که طفل است یا که بی عقل است
وقت خود را فقط هدر داده ست هر که دیوانه را نصیحت کرد

.

کیست دنبال یار آن کس که کیست شب زنده دار آن کس که
در سحر هر چه را به دست آورد بین اهل قبور قسمت کرد

.

از مقام عدم گذشت و سپس در مقام وجود پای گذاشت
هرکه در بارگاه آل علی با تمام وجود خدمت کرد

.

دیگران هرچه هم شدند ولی من هنوزم سگ نجف هستم
نه به اصحاب کهف بلکه خدا به سگ کهف هم عنایت کرد

.

نیمه شب گریه ای اگر داری قیمتش را ز اهل گریه بپرس
حیف و میلش نکن پی حاجت با همان می شود شفاعت کرد

.

گریه کن های سیدالشهدا همه از زمره ی شهیدانند
هیچ محتاج غسل میت نیست آنکه با خون دل طهارت کرد

.

.

.

علی اکبر لطیفیان

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *