اشعار آیینی خیمه...
منم و شهر نامردی

منم و شهر نامردی

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 24 مهر 1402

منم و شهر نامردی

متن شعر

منم و شهر نامردی
بی کسیه عجب دردی
.
کوفه میا حسین جان
کاشکی برگردی
.
نیا به حق مولا
نیا به حق زهرا
.
سرت میشه مهمونِ
تنور خولی آقا
.
مسلم تنهاست برگرد
امیری حسین ، وای
.
میا کوفه حسین
.
شبونه روضه می خونم
تو کوچه ها پریشونم
.
چه نامه ای نوشتم من
پشیمونم
.
بازار آهنگرها
دلم می لرزه آقا
.
به هم میگن گوشواره
چقدر می ارزه آقا
.
حرف از جنگه ؛ توی دستا سنگه
امیری حسین ، وای
.
میا کوفه حسین
.
ماه محرمت اومد
بهار ماتمت اومد
.
هوای اشک و
موج پرچمت اومد
.
خدا رو شکر امسالم
محرمت رو دیدم
.
سیاهمو با اذنِ
امام رضا پوشیدم
.
منو بازم دعوت کن
به سرزمینت آقا
.
الهی زنده باشیم
تا اربعینت آقا
.
تا می تونم زیر لب می خونم
امیری حسین وای
.
حسین جانم وای
.
.
.

آثار دیگر

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *