اشعار آیینی خیمه...

^ مگر یتیم نبودی خدا پناهت داد

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 2 بهمن 1399

^ مگر یتیم نبودی خدا پناهت داد

متن شعر

مگر یتیم نبودی خدا پناهت داد

***

مگر یتیم نبودی خدا پناهت داد
خدا که در حرم امن خویش راهت داد

.

هجوم جهل و خرافه ، هجوم تاریکی
خدا پناه در آن دوره‌ ی سیاهت داد

.

خدا ، خدا و خدا ، آن خدای بی ‌مانند
همان که عصمت پرهیز از گناهت داد

.

همان که جان نجیب تو را مراقب بود
همان که سینه ی خالی از اشتباهت داد

.

توان و توشه به پایان رسیده بود ، ولی
خدا رسید به فریاد و زاد راهت داد

.

بگو که نعمت پروردگار پنهان نیست
خدا که دست تو را خواند و دستگاهت داد

.

خدا که چشم تو را با نماز روشن کرد
خدا که فرصت تشخیص راه و چاهت داد

.

چقدر واقعه‌ ی آسمانی و شفاف
خدا به یمن دعاهای صبحگاهت داد

.

خدا که عاقبتی خیر و خوش عطایت کرد
خدا که آینه را نور با نگاهت داد

.

قسم به روز ، که خورشید شمع خانه ی توست
قسم به شب که خدا برتری به ماهت داد

.

خدا که اشک تو را جلوه ی گهر بخشید
خدا که شعله ی روشن به جای آهت داد

.

خدا که جان تو را از الهه ‌ها پیراست
خدا که غلغله ی قوم لا اله ‌ات داد

.

یتیم آمده ‌ام ، مانده ‌ام ، پناهم ده
مگر یتیم نبودی خدا پناهت داد …

.

.

.

مرتضی امیری اسفندقه

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *